کرونوس – پایان نیمسال تحصیلی است و شما خود را برای امتحان نهایی آماده کردهاید. به همهی کلاسها رفتهاید، همهی کتابهای لازم را مطالعه کردهاید و همهی فرمولها و چیزهای دیگری را که باید بدانید از حفظ هستید. هیچگاه اینقدر از خودتان اطمینان نداشتهاید. سرانجام روز موعود فرا میرسد. کمی احساس اضطراب میکنید. ورقهی امتحانی جلوی شما گذاشته میشود و … وحشت شما را فرا میگیرد.
سعی میکنید اضطراب را از خود دور کنید، اما موفق نمیشوید. همانطور که مداد در دستتان است، ورقه را برمیگردانید و سؤال اول را میخوانید. ناگهان متوجه میشوید همهی آن چیزی که فراگرفته بودهاید به طرز عجیبی از ذهنتان پاک شده است. انگار مطلقاً هیچ چیز در ذهنتان وجود ندارد. انگار کسی مغز شما را هک کرده و تمام اطلاعات درون آن را پاک کرده است.
در نهایت شما با همهی آمادهسازی قبلی، نمرهی لازم را در امتحان کسب نمیکنید.
این اتفاقی است که معمولاً برای بیشتر ما پیش میآید. قابلیت ما در بازخوانی اطلاعات موجود در حافظهمان به سادگی به دلیل استرس از بین میرود. اما این اتفاق چرا و چه زمانی میافتد؟ و از آن مهمتر این که چطور میتوانیم از استرس جلوگیری کنیم؟
اخیراً گروهی از عصبشناسان اقداماتی جهت فهم اصول استرس، یادگیری و بازخوانی حافظه انجام دادهاند.
کمی دربارهی عصبشناسیِ حافظه
آنچه در حال حاضر میدانیم این است که حافظهی ما هنگامی که در معرض اطلاعات مربوط به آن قرار گیرد، تغییر میکند. این بدینمعنی است که این خاطرات بسیار انعطافپذیرند. مسئولیت تشخیص این که اطلاعات جدید ارتباطی با اطلاعات ذخیره شده در حافظه دارند یا نه بر عهدهی قشر مغزی جلوی پیشانی (medial prefrontal cortex) یا mPFC است.
پس وقتی با اطلاعات جدیدی مواجه میشویم که ربطی به اطلاعات درون حافظهی ما ندارند چه اتفاقی روی میدهد؟ دانشمندان دریافتهاند که اطلاعات جدید توسط قسمتی کاملاً متفاوت از مغز با نام هیپوکامپوس مدیریت میشود.
نقش هیپوکامپوس در تحلیل اطلاعات جدید برای کارکرد حافظه منجر به شکلگیری فرضیههای جالبی شده است. اخیراً گروهی از عصبشناسان به نقش استرس در ترکیب اطلاعات جدید و خاطرات گذشته پرداختهاند.
مطالعه و کشفیات
محققین برای آزمایش مطالعهشان از کاری که در شرایط آزمایشگاهی موجب ایجاد استرس میشود استفاده کردند. شبیهسازی یک مصاحبهی شغلی ۱۵ دقیقهای که در آن یک قسمت به سخنرانی در مقابل عدهای ارزیاب اختصاص داده شده بود.
۱۵ دقیقه بعد از ایجاد استرس، از مشارکتکنندگان خواسته شد دو نوع متفاوت از اطلاعات را یاد بگیرند. یکی مربوط به اطلاعاتی میشد که مشارکتکنندگان قبلاً داشتند و دیگری مربوط به اطلاعات کاملاً تازه میشد. وقتی مشارکتکنندگان در حال یادگیری این دو بودند، محققین با استفاده از دستگاه fMRI مغز آنان را مورد بررسی قرار دادند.
دانشمندان متوجه شدند هنگامی که مشارکتکننده در حال انجام عملی مربوط به حافظه است، قشر مغزی جلوی پیشانی آنان فعالتر میشود. همچنین همانطور که حدس میزدند، وقتی مشارکتکننده در حال تحلیل اطلاعات جدید بود، هیپوکامپوس آنان فعال شد. مهمتر از همه این که مشخص شد هنگامی که داوطلبین تحت شرایط استرسآمیز قرار دارند، فعالیت قشر جلوی پیشانی آنان هنگام یادگیری مختل میشود. لذا پیشبینی شد که ارتباط کارکردی مختل شده در مشارکتکنندگانی که تحت استرس بودهاند موجب عملکرد ضعیف آنان در کار خواسته شده از آنان میشود.
نگاه به آینده
این تحقیق به صورت بالقوه میتواند به فهم ما از اختلالات ذهنی که مربوط به استرس میشوند (مانند اختلال اضطراب فراگیر یا GAD) کمک شایانی کند.